از خاک تا افلاک
معراج شهدا








کبوترانه بیا...با بالهای سبک و سرشار از حسی تازه تا همسفر شویم از عالم خاک تا سپهر افلاک




آمار


  • امروز: 169
  • دیروز: 60
  • 7 روز قبل: 185
  • 1 ماه قبل: 1174
  • کل بازدیدها: 42078



  • حدیث موضوعی


    حدیث موضوعی



    وصیت موضوعی شهدا


    وصیت شهدا



    دانشنامه سوره ها


    سوره قرآن



    ساعت مذهبی


    ساعت فلش مذهبی



    تاریخ پیشرفته


    تاریخ روز



    اوقات شرعی


    اوقات شرعی



    ذکر ایام هفته


    ذکر روزهای هفته



    شوخ طبعی های دفاع مقدس


    مهدویت امام زمان (عج)




    کاربران آنلاین


  • زفاک
  • زهرا بانوی ایرانی
  • منتظر المهدی




  •  
      صحیفه سجادیه(10) ...

    صحیفه سجادیه دعای چهل پنجم(دعای وداع با ماه رمضان)

    خدا در برابر آنچه می‌دهد، پاداشی نمی‌خواهد و از بخشش خود پشیمان نمی‌شود.
    خدا پاداش بنده‌اش را هم‌وزن عمل او نمی‌دهد [بلکه افزون‌تر می‌دهد].
    خدا بی‌استحقاقِ ما نعمت می‌دهد و از روی تفضّل، گناهان را می‌آمرزد.
    خدا اگر عطایی کند، آن را با منت نمی‌آمیزد و اگر منع کند از روی ستم نیست.
    خدا به هر کس که حمد الهی گوید، پاداش می‌دهد و حال آنکه خودش حمدگفتن را به او الهام کرده است.
    خدا با کسی که او را نافرمانی کند، بردبارانه رفتار می‌کند و تا وقتی توبه کند، عذابش را تأخیر می‌اندازد.
    خدا برای بندگان دری به سوی آمرزش گشوده و آن را «توبه» نامیده است.
    خدا به کسی که کار نیک کند، ده‌برابر پاداش می‌دهد و کسی را که مرتکب کار بد شود، فقط به همانند آن کیفر می‌کند.
    ماه رمضان از ویژه‌ترین واجبات است.
    ماه رمضان ممتازترین ماه و برتر از همه اوقات است؛ زیرا خدا در این ماه، قرآن را نازل کرده و ایمان بندگان را به کمال رسانده و مردم را به شب‌زنده‌داری راغب کرده و شب قدر را در آن قرار داده است.
    خدا با ماه رمضان ما را بر امت‌های دیگر برتری داده است.
    «کار آنان که دارایی خود را در راه خدا انفاق می‌کنند، به کار دانه‌ای مانَد که هفت خوشه برویاند و در هر خوشه سد دانه باشد و خدا این شماره را برای هر کس که بخواهد چند برابر می‌افزاید».[۱]
    اگر کسی از داخل‌شدن به منزلگاه توبه، پس از بازبودن در و بودن راهنما، غفلت کند، چه بهانه‌ای می‌تواند داشته باشد؟!
    اگر خداوند آنچه از عالم غیب فرستاده نمی‌فرستاد، اندیشه بندگان به آن راهی نداشت.
    امام سجاد(ع) در ۲۰ فراز، ۲۰ بار بر ماه رمضان درود و سلام می‌فرستد و این ماه را توصیف می‌کند. «السلام علیک» در زبان عربی به معنای خداحافظی هم می‌آید و در اینجا نیز همین مراد است[۲]:
    سلام بر تو ای بزرگ‌ترین ماه خدا و ای عید دوستان.
    سلام بر تو ای گرامی‌ترین اوقات که همنشین ما بودی…
    سلام بر تو ای همنشین پرقدر و منزلت…
    سلام بر تو که با برکت بسیار به ما روی آوردی و ما را از چرک‌های گناه شستشو دادی.
    سلام بر تو و آن شب قدری که بهتر از هزار ماه است.

    خدا روز فطر را برای مؤمنان روز عید و شادی قرار داد.
    خدا بزرگوارترین کسی است که رو به سوی او می‌آورند و کارسازترین کسی است که به او توکل می‌کنند.

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [دوشنبه 1398-03-13] [ 06:09:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      صحیفه سجادیه(9) ...

    «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اکفِنِی مَا یَشغَلُنِی الإِهتِمَامُ بِهِ، وَ استَعمِلنِی بِمَا تَسألُنِی غَداً عَنْهُ، وَ استَفْرِغْ اَیَّامِی فِیمَا خَلَقتَنِی لَهُ، وَ اغْنِنِی وَ اَوسِع عَلَیَّ فِی رِزقِکَ، وَ لَا تَفتِنِّی بِالنَّظَرِ، وَ اَعِزَّنِی وَ لَا تَبتَلِیَنِّی بِالْکِبرِ، وَ عَبِّدنِی لَکَ وَ لَا تُفسِد عِبَادَتّی بِالعُجبِ، وَ أجرِ لِلنَّاسِ عَلَی یَدِیَ الخَیْرَ وَ لَا تَمْحَقهُ بِالمَنِّ، وَ هَبْ لِی مَعَالِیَ الْاَخلَاقِ، وَ اعْصِمْنِی مَنَ الفَخْرِ؛ خدایا! بر محمد و خاندانش صلوات بفرست و مرا از هر کار که پرداختن به آن مرا از پرداختن به تو باز می دارد، بی نیاز گردان و به کاری گمار که در قیامت از من می خواهی و روزهای عمر مرا در کاری که مرا برای آن آفریده ای، مصروف دار و مرا بی نیاز فرمای و درِ روزی را بر من بگشای و به نگریستن به حسرت [در مال و جاه دیگران] گرفتارم مساز و عزیزم دار و به خودپسندی دچارم مکن. مرا به بندگی خود بپذیر و عبادتم را به خودپسندی و غرور تباه مکن! و به دست من، در حق مردم کارهای خیر جاری کن و کارهای خیر مرا با منّت نهادن بر خلق میامیز و از اخلاق متعالی بهره ورم گردان و از فخرفروشی در امان بدار!»(صحیفه سجادیه دعای بیستم فراز سوم)

    اگر انسان بتواند از هر کاری که وی را از راه خدا باز می دارد، فاصله بگیرد و به اموری که خدای متعال در قیامت از وی می خواهد، بپردازد، مطمئناً خدای متعال او را در این زمینه یاری کرده، از دیگران بی نیازش می گرداند. بنابراین، فردی که خودش را فقط وقف خدا و انجام دستورات وی نموده است، دیگر در غیر خدا چشم طمع ندارد.

    امید به غیر خدا

    طمع به اموال مردم و چشم دوختن به کمکهای دیگران امری ناپسند و مذموم است؛ زیرا اولاً مردم از چنین شخصی متنفر می شوند و ثانیاً انسان نزد خود و دیگران ذلیل و خوار می گردد. این خصلت نازیبا در انحطاط روحی و اخلاقی انسان تأثیر فراوانی دارد؛ چراکه چشم دوختن به داراییهای مردم و توقّع نابجا از آنان، انسان را به نهایت ذلّت و پستی سوق می دهد. طمع در مقابل صفت استغنا قرار دارد و استغنا موجب عزّت و آزادگی انسان می شود. صائب تبریزی می گوید:

    دست طمع چو پیش کسان می کنی دراز

    پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش

    طمع مثبت و منفی

    تعامل با مردم و احترام متقابل فی نفسه خوب است ، لکن باید    از طریق ارتباطات سالم و منطقی صورت گیرد؛ چون هیچ  کس از ارتباطات و تعاملات با مردم بی نیاز نیست و اگر انسان در قضیة بی نیازی و استغنا، مقداری افراط کند، باز ممکن است به دام تکبّر و خود بزرگ بینی گرفتار شود و آدمی خشک و منزوی تلقّی گردد که این نیز با روح اسلام سازگار نیست. این نکته به مسائل مادی مربوط است اما در مسائل معنوی و درخواست از خدای متعال، هرگونه طمعی  ممدوح و مطلوب بوده و  بارها در قرآن کریم مورد ستایش قرار گرفته است. در سورة شعرا از زبان ساحران مصری می فرماید: ]إِنَّا نَطمَعُ أن یَغفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَایاَنَا أن کُنَّا أوَّلَ المُؤمِنِین[؛[8] «ما طمع داریم که پروردگارمان خطاهای ما را ببخشد؛ چراکه ما نخستین ایمان آورندگان بودیم!» و در جای دیگری از زبان حضرت ابراهیم(ع) یادآور می شود که: ]وَ الَّذِی أطمَعُ أن یَغفِرَ لِی خَطِیئَتِی یَومَ الدِّین[؛[9] «و آن کس (   پروردگار عالمیان) که طمع دارم    گناهم را در روز جزا ببخشد!»

    به این جهت در مورد پیاده کردن اوصاف اخلاقی و عمل به آنها نباید دچار افراط و تفریط شد. البته لازم است    برای مصونیّت از این آفت حتماً از رهنمودهای اساتید اخلاق و انسانهای کمال یافته بهره برد که گفته اند:

    طی این مرحله بی همرهی خضر مکن

    ظلمات است بترس از خطر گمراهی

    خودپسندی و تکبّر

    حضرت سید الساجدین(ع) در پایان بخش فراز سوم به موضوع خودپسندی و تکبّر اشاره می کند و در قالب دعا این نکته را گوشزد می نماید که این دو صفت رذیله موجب تباه عبادات و نارضایتی خداوند می شوند : «وَ لَا تَبتَلِیَنِّی بِالْکِبرِ، وَ عَبِّدنِی لَکَ وَ لَا تُفسِد عِبَادَتِی بِالعُجْبِ وَ هَب لِی مَعَالِیَ الاَخْلَاقِ، وَ اعصِمْنِی مِنَ الفَخْرِ؛ [خدایا!] مرا به تکبّر دچار مکن. مرا در بندگی خود به کار گیر و عبادتم را به خودپسندی و غرور تباه مساز! و از اخلاق متعالی بهره ورم گردان و مرا از خود راضی بودن مصونیّت بخش!»

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 05:57:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      صحیفه سجادیه(8) ...

    «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِي أَكْمَلَ الْإِيمَانِ، وَ اجْعَلْ يَقِينِي أَفْضَلَ الْيَقِينِ، وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ، وَ بِعَمَلِي إِلَى أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ؛ [1] خدایا! بر محمد و خاندانش درود فرست و ایمان مرا به کامل ترین درجات ایمان، و یقین مرا به برترین مراتب یقین، و نیّت مرا به نیکوترین نیّتها، و عمل مرا به بهترین اعمال برسان!»(دعای بیستم صحیفه سجادیه،فراز اول)

    حضرت سجاد(ع) هر فراز از دعای مکارم الاخلاق را با صلوات آغاز می کند و با این شیوه، علاوه بر استفاده از آثار صلوات، اهمیت آن را یاد  آور می  شود. به این جهت برخی از فضایل و آداب آن را یادآور می شویم:

    آثار صلوات

    1. در آیات و روایات برای ذکر صلوات فواید بسیاری شمرده شده است. از جمله رسول خدا(ص) فرمود: «أَنَا عِندَ المِیزَانِ یَومَ القِیَامَةِ فَمَن ثَقُلَت سَیِّئَاتُهُ عَلَی حَسَنَاتِهِ جِئتُ بِالصَّلَاةِ عَلَیَّ حَتَّی اَثَقِّلَ بِهَا حَسَنَاتِهِ؛[2] من در قیامت کنار میزان می ایستم؛ هر کس گناهانش بیش تر از ثوابهایش باشد، من صلوات بر خودم را ـ که بر من فرستاده ـ در ترازویش می گذارم تا به سبب آن حسناتش بر گناهانش سنگینی کند.»

    2. برکات نوشتن صلوات: پیامبر اکرم- فرمود: «مَن صَلَّی عَلَیَّ فِی کِتَابٍ لَم تَزَلِ المَلَائِکَةُ تَستَغفِرُ لَهُ مَا دَامَ اسمِی فِی ذَلِکَ الکِتَابِ؛[3] کسی که در نوشته ای صلوات بر من را بنویسد، تا زمانی که نام من در آن نوشته باشد، فرشتگان برای او استغفار می کنند.»

    برخی دیگر از آثار و فواید صلوات که در روایات مختلف آمده است، عبارت اند از:

    3. فرستنده صلوات، متخلّق به اخلاق الهی می شود؛

    4. از آیه شریفه ]إِنَّ اللهَ وَ مَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلِّمُوا تَسلِیمَا[[4] ـ که به آیة مخصوص صلوات معروف گشته ـ اطاعت کرده است؛

    5. از صلوات و سلام الهی بهره مند می شود؛

    6. در فرستادن آن با ملائکه موافقت و همراهی کرده است؛

    7. ملائکه متقابلاً بر او صلوات می فرستند؛

    8. سبب نزدیکی به درگاه خداوند می شود؛

    9. رضای خدا و پیغمبر اکرم- را موجب می شود؛

    10. موجب کفّارة گناهان می گردد؛

    11. سبب شفاعت نبیّ اکرم- می شود؛

    12. سبب می شود تا پیامبر اکرم- تحفه ای از بهشت به وی ارسال نماید؛

    13. پیامبر اکرم- از صلوات وی آگاه و در مقابل، جواب سلام و صلوات او را می دهد؛

    14. صلوات فرستاده شده در صحیفة نورانی نوشته و ذخیره می گردد؛

    15. باعث استجابت دعا می شود؛

    16. موجب دریافت اجر و پاداش فراوان است؛

    17. حاجات، در دنیا و آخرت روا می گردد؛

    18. اظهار وفاداری و بیعت مجدد به میثاق و عهدی است که خداوند از انسانها گرفته است.[5]

    کامل  شدن ایمان

    در ادامة  فراز اول، امام سجاد(ع) می فرماید: «وَ بَلِّغ بِإِیمَانِی أکمَلَ الإِیمَانِ؛ و ایمانم را به کامل ترین ایمان برسان!»

    ایمان کامل به این است که فرد در دل به اصول مسلم اسلام اعتقاد داشته باشد و با زبان به آن اقرار کند و در عمل نیز آن را نشان دهد.

    امام صادق(ع) نشانه های کمال ایمان را چنین فرموده است: «أربَعٌ مَن کُنَّ فِیهِ کَمَلَ إِیمَانُهُ … الصِّدقُ وَ أدَاءُ الأمَانَةِ وَ الحَیَاءُ وَ حُسنُ الخُلُق؛[6] چهار خصلت است که هر که دارد، ایمانش کامل است؛ … راستی [در گفتار و رفتار]، امانتداری، حیاء و خُلق زیبا.»

    امام سجاد(ع) در این فراز به مرتبة والای ایمان که همان مرحلة «یقین» است اشاره می کند و می فرماید:«وَ اجعَل یَقِینِی أفضَلَ الیَقِینِ؛ و یقینم    [به اوامر و نواهی خود] را بهترین یقین قرار بده!»

    یقین سه مرتبه دارد:

    علم الیقین؛ مانند شناختن آتش به وسیلة دود؛ یعنی دود را می بینی و به وجود آتش یقین می کنی. علم الیقین برای اهل نظر و استدلال از روی دلیل و برهان به دست می آید.

    عین الیقین؛ مانند دیدن خود آتش، که یقین به وجود آن برای انسان حاصل می شود. عین الیقین برای برگزیدگان از مؤمنین از روی کشف به دست می آید.

    حق الیقین؛ مانند افتادن در آتش و سوختن، در این مرحله انسان نه به وسیلة دود و نه با دیدن خودِ آتش؛ بلکه با سوختن در آتش به وجود آن یقین می کند. حق الیقین برای انسانهای کاملی که اهل شهود و فنا در خدایند، از روی اتّصال معنوی به دست می آید.

    حق الیقین  کامل ترین مرحلة یقین است که امام% آن را از خدا درخواست می نماید.

    بهترین نیّت و رفتار

    آن حضرت در بخش پایانی این فراز به رابطة نیّت و عمل اشاره می کند و می فرماید:«وَ انتَهِ بِنِیَّتِی إِلَی أحسَنِ النِّیَّاتِ، وَ بِعَمَلِی إِلَی أحسَنِ الأعمَالِ؛ نیّت مرا از نیکوترین نیّتها قرار بده ـ که همان قصد قربت در هر کاری است ـ و کردارم را نیز به بهترین کردارها تبدیل فرما!» انسان شایسته آن است که هر کاری که می کند، برای خدا باشد.

    در واقع بهترین عمل آن است که با خلوص نیت و خالی از ریا و خودنمایی باشد. در مورد بهترین نیّت در فراز بعدی توضیح بیش تری خواهد آمد.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 05:49:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      صحیفه سجادیه(۷) ...

    اللَّهُمَّ فَكَمَا أَمَرْتَ بِالتَّوْبَةِ وَضَمِنْتَ الْقَبُولَ وَحَثَثْتَ عَلَى الدُّعَـآءِ وَوَعَدْتَ الاجَابَةَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ وَآلِهِ وَاقْبَلْ تَوْبَتِي وَلاَ تَرْجِعْني مَرجَعَ الغَيبَةِ منْ رَحْمَتِك إنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ عَلَى الْمُذْنِبِينَ، وَالرَّحِيمُ لِلْخَاطِئِينَ الْمُنِيبِينَ.(خدايا، همچنان كه ما را به توبه فرمان داده‌اي و پذيرفتن توبه را بر عهده گرفته‌اي و همان گونه كه ما را به دعا برانگيخته‌اي و اجابت آن را وعده فرموده‌اي، پس بر محمد و خاندانش درود فرست و بازگشت مرا به سوي خويش آغوش گشاي، و مرا با نااميدي از رحمت خود برمگردان. اين تويي كه گناهكاران را مي‌پذيري و با خطا پيشگانِ بازگشته از گناه مهر مي‌ورزي.)《صحیفه سجادیه دعای سی یکم ،فراز بیست و ششم》

    خداوند متعال زندگی انسان را با بایدها و نبایدهایی آمیخته و بدین وسیله او را برای رسیدن به هدف والای آفرینش یاری نموده است اگر بنده ای نبایدها را انجام داد و زمانی از کار خود پشیمان شد ،رحمت خداوند چنان بی انتهاست که راه را برای هیچ یک از بندگان خود نبسته و بدکارترین آنان را نیز از رحمت خود مایوس نمی کند هر انسانی در هر جایگاهی فرصت بازگشت دارد و این بازگشت همان توبه است.

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 05:05:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      صحیفه سجادیه(۶) ...

    دعای چهلم صحیفه سجادیه(دعا در هنگام شنیدن خبر مرگی و یاد کردن مرگ)  ​از آرزوهای دور و دراز بپرهیزیم. از خدا بخواهیم مرگ را پیش روی ما مجسم بدارد و لحظه‌ای ذهن ما را از یاد آن تهی نکند. از خدا بخواهیم ما را به کارهای شایسته موفق کند، تا مرگ برای ما خانهٔ آرامشی باشد. از خدا بخواهیم ما را در حالی بمیراند که گمراه نباشیم و طاعت او را ناپسند نشماریم و دست از نافرمانی کشیده باشیم. خدا ضامن پاداش نیکوکاران و اصلاح‌کننده عمل مفسدان است.

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:42:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      صحیفه سجادیه(۵) ...

    نکات اخلاقی و تربیتی دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه(دعای حضرت برای فرزندانش)

    خدایا فرزندان ما را در زندگی کامیاب و عمرشان را طولانی گردان. خدایا جسم و دین و خوی فرزندان ما را صحیح و سلامت بدار و جان و تنشان را از هر گزندی در امان دار. خدایا فرزندان ما را نیکوکار، پرهیزکار، صاحب بینش، پندپذیر، دوستدار و نیکخواهِ یارانت و دشمنِ دشمنانت قرار ده. خدایا ما را یاری فرما که فرزندانمان را بپروریم و ادب نماییم و به آنان مهربانی کنیم. خداوند به شیطان چنان تسلطی بر ما داده که در خانه دل ما جا دارد و در خون ما جاری است. اگر ما از او غفلت کنیم، او از ما غافل نمی‌شود. شیطان انسان را بر کار زشت دلیر می‌کند. شیطان اگر وعده‌ای دهد، دروغ می‌گوید و اگر به نویدی دلخوش کند، تخلف می‌کند. خدا خود به دعاکردن فرمان داده و استجابتِ آن را تضمین کرده است.

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:15:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      صحیفه سجادیه(۴) ...

    نکات اخلاقی و تربیتی دعای بیست و چهارم صحیفه سجادیه(دعای آن حضرت برای پدر و مادرش)

    ​حضرت سید الساجدین (علیه السلام ) در این دعا، بلندترین توفیقات را دراحسان به والدین از خداوند مسئلت می کنند که به بعضی از آنها اشاره می کنیم : ۱- درخواست درود و صلوات و اختصاص رحمت و برکت بر پیامبر و آلش و سپس اختصاص این صلوات بر والدین که نشانگر مقام والدین است. ( شروع و اختتام دعا با صلوات از آداب دعا و باعث استجابت آن است .) ۲- الهام گرفتن علم چگونگی رفتارصحیح با والدین – که آموختن آن برفرزند واجب است – گاهی انسان در اثر گناه و غفلت دچار فراموشی شده و به الهام نیازمند است. الهام نیرویی از جانب خداوند است که مؤمن را به سمت کارهای خیر دعوت می کند. این نیرو درست در مقابل وسوسه قرار دارد که ازجانب شیطان انسان را به سمت گناه سوق می دهد.   ۳- وادارکردن به انجام آن علم . ( کسی که دعا می کند باید اهل عمل بوده و شجاعت و تحمل یادگیری را داشته باشد) ۴- موفقیت درانجام وظایف فرزندی به گونه ای که در هیچ کدام کوتاهی نکرده و آنها را همراه با شوق و بدون احساس کسالت و تنبلی انجام دهد . ۵- ایجاد ترس و هیبت از والدین به اندازه ترس از پادشاه ستمگر در دل فرزند . ( این ترس به خاطر شأن والای پدر و مادر بوده و مانع ورود به حریم آنها و جسارت می گردد. ۶- مهربانی به والدین به اندازه مادری مهربان و رئوف که همواره در تلاش برای رفع نیازهای فرزندان است . ۷- قرار دادن شیرینی اطاعت و نیکی به والدین، شیرین تر از خواب در چشم خواب آلودگان ۸- بزرگ دیدن نیکی والدین نسبت به خود حتی اگر کم باشد . (ناسپاسی یکی از رذایل اخلاقی است و در قرآن از انسان به این صفت یاد شده است. انسان هیچ گاه نمی تواند قدردان والدینش باشد.) ۹- اندک دیدن کارهای نیک خود در مقابل والدین حتی اگر زیاد باشد. ۱۰- پایین آوردن صدا در گفتگو با آنها به گونه ای که باعث آزردگی والدینش نشود. ۱۱- گفتاری مؤدبانه با والدین (عدم استفاده از الفاظ نامناسب و شوخی یا فحاشی نسبت به والدین) خداوند درقرآن می فرمایند: به پدر و مادرخود حتی ( اُف) هم نگویید و با آنها درشت صحبت نکنید بلکه با قول کریم و مهربانی صحبت کنید. ( اسراء ۲۳) فرزندان باید بال های ذلت را در برابر والدین بگسترانند و هیچ زمان آنها را به خیرگی نگاه نکنند، مگر با نظر رحمت و دلسوزی . ( اسراء ۲۴) هیچ گاه دست را بالای دست والدین قرار ندهند و جلوتر از والدین راه نروند . اهانت به والدین کسی نکنند تا به والدینشان اهانت نشود. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: من نظر الی ابویه نظر ما قف و هما ظالمان له ، لم یقبل الله له الصلاه . - اگر کسی با خشم به پدر و مادرش نگاه کند حتی اگر مقصر باشند، خداوند از او نمازی قبول نمی کند. پایین ترین درجه عقوق والدین گفتن اف و بالاترین آن ، قتل آنهاست . ۱۲- نرم شدن خلق و خوی نسبت به والدین و مهربان کردن قلب نسبت به آنها . ۱۳-رفیق شدن با آنها ( اهل مدارا و سازش شدن ) - فرزندان باید تحمل خلق و خوی والدین را داشته و مراعات حال آنها را بنمایند. ۱۴- شفیق آنها شدن و احساس دلسوزی کردن نسبت به آنها . ۱۵- پاداش دادن به والدین به خاطر تربیت آنها . ۱۶- حفظ زحمت ها و تلاش های آنها در دوران کودکی . ۱۷- قراردادن سختی ها به عنوان عامل آمرزش گناهان و بالا رفتن درجه آنها در بهشت . ۱۸- بخشش و حلال کردن حقوقی که پدر و مادر در ادای آنها کوتاهی نموده اند. ۱۹- رساندن آنها درقیامت به موطن سلامت . اکنون به این نتیجه می رسیم که وقتی حضرت سید الساجدین، اینگونه از خداوند، درخواست توفیق خدمت گزاری به والدینشان را می نمایند، پس وظیفه ما نسبت به والدین حقیقی و معنوی مان که همان ائمه معصومین و وجود مقدس حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی) می باشد چقدر سنگین خواهد بود. بیایید کمی بیشتر به این خطیرترین وظیفه زندگی مان توجه کنیم.

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:55:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      صحیفه سجادیه(۳) ...

    نکات اخلاقی و تربیتی دعای پنجاه و دوم صحیفه سجادیه(دعای اصرار در خواسته ها از خداوند)

    نه در زمین و نه در آسمان، چیزی از خدا پوشیده نیست. چگونه چیزی که خدا خود آن را آفریده، برای خدا پنهان باشد. از میان مخلوقات، هر آن کس که خدا را بیشتر بشناسد، از خدا بیشتر پروا کند. خوارترینِ مخلوقات، کسی است که روزی‌اش را خدا می‌دهد، ولی او دیگری را پرستش می‌کند. آن که به خدا شرک می‌ورزد و رسولش را دروغ می‌پندارد، از پادشاهی خدا چیزی نمی‌کاهد. چه آنان که خدا را می‌پرستند و چه آنان که نمی‌پرستند، همه طعم مرگ را می‌چشند و به کوی الهی رهسپارند. آرزوهای دراز، انسان را به کار بیهوده می‌کشاند. ذات پروردگار نه کهنگی می‌پذیرد و نه دگرگون می‌شود و نه تغییر حالت می‌دهد و نه از میان می‌رود.

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:10:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      صحیفه سجادیه(2) ...

     

    وَ أَجْرِ مِنْ أَسْبَابِ الْحَلَالِ أَرْزَاقِي، وَ وَجّهْ فِي أَبْوَابِ الْبِرّ إِنْفَاقِي، وَ ازْوِ عَنّي مِنَ الْمَالِ مَا يُحْدِثُ لِي مَخِيلَةً أَوْ تَأَدّياً إِلَى بَغْيٍ أَوْ مَا أَتَعَقّبُ مِنْهُ طُغْيَاناً.روزیم را از وسایل حلال جاری فرما، و خرج کردنم را در راه های خیر و نیکی جهت ده، و ثروتی که برای من خودبینی ایجاد کند، یا به ستمگری کشاند، یا به دنبال آن دچار طغیان و سرکشی شوم از من بگیر. (5)

    وَ اجْعَلْ مَا خَوّلْتَنِي مِنْ حُطَامِهَا، وَ عَجّلْتَ لِي مِنْ مَتَاعِهَا بُلْغَةً إِلَى جِوَارِكَ وَ وُصْلَةً إِلَى قُرْبِكَ وَ ذَرِيعَةً إِلَى جَنّتِكَ، إِنّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ، وَ أَنْتَ الْجَوَادُ الْكَرِيمُ.و آنچه از توشۀ ناچیز دنیا به من دادی، و از کالای بی ارزشش برای من پیش انداختی، وسیلۀ رسیدن به جوارت، و پیوستن به مقام قرب حضرتت، و سببی به سوی بهشت قرار ده؛ همانا تو دارندۀ احسان عظیمی، و تو بخشندۀ کریمی.(7)

    نکات اخلاقی که می توانیم از این دو فراز برداشت کنیم این است که اولا به خدا نگوییم چرا به من مثل او مال و ثروت نداده خب شاید اگر می داد از خیلی چیزها محروم میشدیم و طغیان میکردیم.مانند داستانی از قرآن که فردی به خدمت رسول اکرم صلی الله علیه واله وسلم آمد که ایشان برای توسعه رزق او دعا کند حضرت فرمود این دعا صلاح تو نیست، ولی اصرار کرد، و حضرت دعا کردند و اموالش زیاد شد روزی برای کنترل آنها به بیرون از مدینه رفت و مامور زکات از طرف حضرت برای جمع آوری زکات پیش او رفت ولی او گفت من زکات نمیدهم.

    در فراز پنجم این دعا امام سجاد علیه السلام از خدا می خواهد که مالی را که باعث گردن کشی یا ستمکاری و یا سرکشی او می شود را از او بگیرد.

    و در فراز هفتم این دعا از خدا می خواهد که اگر از دارایی ناچیز دنیا به من دادی سببی برای رسیدن به جوار و قرب شما و وسیله ای برای رفتن به بهشت باشد.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 01:04:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      صحیفه سجادیه(1) ...

    صحیفه سجادیه

    (۳) وَ اجْعَلْ مَا صَرَّحْتَ بِهِ مِنْ عِدَتِک فِی وَحْیک، وَ أَتْبَعْتَهُ مِنْ قَسَمِک فِی کتَابِک، قَاطِعاً لِاهْتِمَامِنَا بِالرِّزْقِ الَّذِی تَکفَّلْتَ بِهِ، وَ حَسْماً لِلِاشْتِغَالِ بِمَا ضَمِنْتَ الْکفَایةَ لَهُ
    (۴) فَقُلْتَ وَ قَوْلُک الْحَقُّ الْأَصْدَقُ، وَ أَقْسَمْتَ وَ قَسَمُک الْأَبَرُّ الْأَوْفَی: «وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکمْ وَ ما تُوعَدُونَ». [۲]
    ثُمَّ قُلْتَ «فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّکمْ تَنْطِقُونَ». [۳]
    .(۳) و چنان کن که آنچه در قرآنت آشکارا وعده داده‌ای، و از پی آن وعده در کتابت سوگند یاد کرده‌ای ما را از دویدن دنبال آن روزی‌ای که رساندنش را برای ما کفالت نموده‌ای باز دارد، و مانع پریشانی خاطر ما شود نسبت به آنچه ضامن کفایت آن گشته‌ای،
    (۴) پس چنین گفته‌ای و گفته تو حق و راست است، و سوگند خورده‌ای و سوگندت راست‌ترین و رساترین است: «و روزی شما و آنچه به شما وعده شده در آسمان است»،
    سپس گفته‌ای: «پس به پروردگار آسمان و زمین سوگند همان گونه که شما سخن می‌گویید این سخن حق است».
    (دعای بیست و نهم_فراز 3و4)

    رزق به معنای عطاء و بخشش مستمر است و از آنجایی که روزی الهی عطای مستمر او به موجودات است به آن رزق می گویند. مفهوم رزق فقط در نیازهای مادی خلاصه نمی شود بلکه هر گونه عطای مادی و معنوی را رزق می گویند. مانند:مواد غذایی ،مسکن،پوشاک،علم،عقل،فهم،ایمان،اخلاص،فرزند،همسر،خانواده و… به همه اینها رزق می گویند.نوع رزق برای هر کسی فرق میکند و خداوند برای هر کسی یک نوعی از رزق را گسترش می دهد.

    در نتیجه بنابر آیات قرآن، ضامن رزق همه ی موجودات و اختیار رزق فقط به دست خداوند است نه به دست انسان.

    موضوعات: بدون موضوع
    [یکشنبه 1398-03-12] [ 11:36:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

    [تماس ] [ورود]  [آرشیوها]